در روزگار ما اگر بود قطعا او را سلبریتی شاهان میخواندند، به خاطر عکسهایش، داستانها و کتابهای خاطرهای که از او مانده و از همه مهمتر مطرح بودنش در رسانهها. اگر از دنیای سیاست فاصله بگیریم، تاریخ و خاطرات مربوط به «شاه شهید» بیشک با چاشنی طنزی که در روزگار ما همراهش میکنند، جذاب و خواندنی است.
از ماجراهای شاه و حرمسرای پرجمعیت گرفته تا علاقه او به هنر عکاسی و… سبب شده که بیشتر از دیگران در مورد ناصرالدین شاه کنجکاوی کنیم و اکنون انگار نوبت به آداب غذا خوردن اوست تا با سرک کشیدن در نوشتههای اطرافیان او از این بخش از زندگی این شاه قاجاری با خبر شویم.
باب اول | صبحانه ملوکانه یا کباب و گلاب
ناصرالدین شاه برای صبحانه ابتدا قدری گلاب و شیر مینوشد. سپس نان مخصوص با کره و عسل خورده، بعضی از روزها یک جوجه کباب یا یک سیخ کباب گوشت بره هم میخورد. (خاطرات من یا روشن شدن تاریخ صدساله، اعظام الوزرا )
باب دوم | نهار شاهانه با دسته موزیکچیان
ناهار سلطنتی همیشه در وقت ظهر داده میشود. اعلیحضرت ناصرالدین شاه، در وقت صرف ناهار – مانند عثمانیان – بر روی زمین مینشنند و در سر سفره، قریب پنجاه قاب غذاهای لذیذ و لطیف {چیده} شده است. در این وقت شاه {چندی} از سادهترین آن غذاها را میل میفرمایند و محض رفع عطش چندپیاله شیر و شربت خنک – که در فنجانهای بسیار مرغوب چینی داده میشود – میل میفرمایند. در وقت صرف نهار، مقربین و سایر حضار، سکوت اختیار میکنند و پیشخدمتان خاصه –با کمال ملایمت و سکوت- قاب را تجدید و تبدیل میکنند. ندرتا در وقت ناهار، شاه یکی از حضار را مورد عنایت و التفات ملوکانه قرار داده و با او تکلم میکند….
شام سلطنتی نیز همانند ناهار مزبور، در ساعت نه شب دادهمیشود و در وقت صرف آن، دسته موزیکچیان قدیم – و یا جدید – ترنمات جدید را مینوازند. (تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجار، جیمزویلس)
باب سوم | شام عاشقانه یا وقتی «انیس» گوشتها را برای شاه از استخوان جدا میکند
گاه شام را همانجا در میان همسرانش بخورد، سفره را به آداب مخصوص در طرفی که بانوان قرار داشتند، میگستردند … یکی از خدمتکاران شاه که سلطان کبابی نامیده میشد و براستی در این فن استاد بود، به کباب کردن چند جوجه میپرداخت، مجدالدوله که سمت خوانسالاری داشت؛ در پیش چند فراش به دنبال وی شام شاه را میآوردند. ظرفهای غذا لای پارچههای سپید پیچیده و ممهور به مهر خوانسالار بود و میبایستی در حضور شاه، مهر از آنها سربگیرند. ماست و مربا و غیره و شربت که در آبدارخانه تهیه میشد؛ سربسته به مهر اعتماد حضرت آبدارباشی بود.
چاله بلغاری پر از یخ را – که دو سه مینای می از شرابهای قزوین و شیراز و اصفهان در آن بود – کنار سفره قرار میدادند و گاه شاه یکی دو پیاله از آن مینوشید. در سر سفره شام، تنها انیسالدوله را کنار خود مینشاند تا برایش گوشت جوجه را از استخوان جدا سازد و گاه نیز فخرالدوله دختر خود را که عقد شده مجدالدوله بود برای کشیدن غذا به نشستن رخصت میداد. سایر بانوان گرد سفره میایستادند. (یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، دوستعلیخان معیرالممالک)
باب چهارم | سفره سفر قبله عالم
به غیر از پرداختن به سفره این شاه قاجار در حالت معمول به سفره شاه در مسیر بین راه در سفرهای او نیز اشاره شده است: پلو و چلو با روغن یا زعفران، یا خورشتهای مختلف و گوسفند و جوجه پخته و سیخهای کباب که در آن یک قطعه گوشت را با یک قطعه دنبه – دنبال یکدیگر – به سیخ کشیده و جوجه کباب شده که گاهی دانههای انار یا غوره در شکم آنها انباشته بودند، با بادنجانهای پخته و خیار خام – با نمک – و میوهجات مخصوصا خربزه و هندوانه و نان لواش و آب یخ. (سه سال در دربار ایران، نوشته دکتر فوریه)
در این گزارش از کتاب «خوراک و سفرهآرایی ایرانیان در دوره قاجار یه» نوشته فرهاد مرندی علمداری استفادهشدهاست.
منبع: میهن بلاگ